نقاشی روی ظروف سفالین لعابدار
وقتی در ایران صحبت از نقاشی میشود توجه ما به سوی صفحات مصور زیبائی میرود که از پدرانمان به یادگار مانده، و همین امروز در تمام شهرهای بزرگ دنیا، مانند پاریس و لندن و لنینگراد و نیویورک، معرف هنر و ذوق سرشار هنرمندان ایرانی است در این صفحات به خوانندگان نوعی دیگر از نقاشی را معرفی مینمائیم که از جهاتی ارزش آنها از صفحات مصور نامبرده کمتر نیست.
در اواخر قرن ششم هجری و اوایل قرن هفتم، یعنی کمی پیش از اینکه چنگیز با لشکر بیشمارش کشور ما را مورد هجوم قرار دهد، در کارگاههای کوزه گری کاشان و ری و ساوه و گرگان، تحول فوق العاده بوجود آمد، و هنرمندان سفال ساز با همکاری و هم دستی نقاشان هم عصر خود ظروف بسیار زیبائی ساختند، که هر یک به منزله شاهکاری از هنر نقاشی آن دوران میباشند.
یکی از ظروف کاسه ایست که همین امروز در اختیار مجموعه آقای «مرتیزشیف» میباشد و شترسواری را نشان می دهد که دختر زیبائی را در ترک خود سوار کرده. دختر با چنگی که در دست دارد ترانه ای مینوازد، و مرد شتر سوار مشغول شکار آهویی است. تیری که از کمان شتر سوار رها شده بر گوش آهو اصابت کرده و حیوان گوش خود را با پا میخراشد. احتمالاً تیر دیگری از کمان شترسوار رها خواهد شد و پای عقب حیوان را به گوشش خواهد دوخت.
این همان نقش بهرام گور و آزاده است که نظامی آنرا به شعر آورده. شکارچی و نوازنده چنگ و آهو همه بهانهای برای هنرمند بودهاند که رنگ های متناسبی را با هم مخلوط کرده در روی ظرف قرار دهد، بطوریکه یک کاسه معمولی به شاهکاری هنری مبدل گردد.
كاسه سفالین لعابدار مربوط به اواخر قرن ششم هجری (شكل 1)
این موضوع بارها در روی ظروف نقره ساسانی و روی گچبریها و نقاشی های دیواری کاخهایشان نقش گردیده. نکتهای که می تواند آموزنده باشد این است که هنوز شش قرن بعد از انقراض سلسله ساسانی هنرمندان ایرانی ظروف لعابدار خود را به سبک پدرانشان تزیین میکردند.
قیافه شتر سوار و چنگ زن به قدری به هم شبیه است که نمی توان زن و مرد را از هم تشخیص داد.
صورتها گرد، شبیه به قرص ماه، ابروها مانند کمان، چشمها بادامی و دماغها قلمی است. لبها مانند غنچه گل کوچکاند. این همان صفاتی است که شعرای همزمان سازندگان این کاسه، در اشعارشان به عنوان بهترین نمونه یک زن زیبا آوردهاند.
همین خصوصیات در کاسه دیگری که در کاشان ساخته شده و همین امروز در موزه ویکتوریا و آلبرت است دیده می شود. این ظرف در اواخر قرن هفتم هجری ساخته شده و اسب سواری را نشان می دهد که در میان مرغزاری پر از گل و بلبل خرامان میگذرد،خرگوشها در گوشه و کنار مرغزار می دوند، مرغهائی مشغول برچیدن دانه میباشند.
قیافه اسب سوار کاملاً مطابق سلیقه شعرا و نویسندگان ایرانی نقش شده، صورتی گرد مانند قرص ماه شب چهارده، دو بادام بجای دو چشم، دو کمان بجای ابرو، غنچه ای بجای دهان، و دماغی شبیه به قلم. تمام این خصوصیات به قدری ایرانی است که حتی در عصر حاضر نقاشان ایرانی که هنوز به سبک قدیم ایران کار می کنند نظایر این تصاویر را در روی شمایلها و در بالای حمامها و سر درها و روی کاشیهای دروازه های شهرها قرار می دهند. به عبارت دیگر می توانیم بگوئیم که این نقاشی صد در صد اصیل ایرانی است، که از زمان هخامنشی تا همین امروز تحت تأثیر هیچ سبک خارجی قرار نگرفته، و مخصوص عامه مردم ایران است. هالهای به دور سر اسب سوار کشیده شده، و فرشته بالداری در بالای سر او پرواز میکند. حالت اسب سوار و فرشته بالدار که در بالای سر اوست نقش این کاسه را به نقش برجسته خسرو پرویز در طاق بستان نزدیک می نماید، و اصلیت ایرانی بودن آن را بیشتر آشکار میسازد.
از تمام ظرفهائی که در اواخر قرن ششم هجری در ایران ساخته شده و به دست ما رسیده زیباتر کاسه لعابداری است که در کارگاههای ساوه به کوره رفته، و همین امروز جزو مجموعه«پاریش و استون» میباشد.
كاسه سفالین لعابدار مربوط به اواخر قرن هفتم هجری كه در كاشان ساخته شده و همین امروز در موزه «ویكتوریا و آلبرت» نگهداری میشود
كاسه سفالین لعاب دار مربوط به اواخر قرن ششم هجری كه در ساوه ساخته شده جزو مجموعه «پاریش و استون» می باشد
كاسه سفالین لعاب دار از كار «محمد بن ابوالحسن» كه در كارگاه كاشان ساخته شده و همین امروز در مجموعه «گونتر» دیده میشود
یکی از محسنات این ظرف این است که هنرمند در ضمن کتیبه ای که دور ظرف نقش شده تاریخ ساخت ظرف(اول محرم ۵۸۳ ) را قید کرده. مانند اینکه میدانسته است که کاسه او دارای ارزش هنری است و روزی به دست آیندگان خواهد رسید، و با قید تاریخ در روی ظرف خود بسیاری از مطالب مربوط به تاریخ هنر را برای ما آشکار ساخته است. این کاسه مرد یا زنی را نشان می دهد که بر خری سوار است. رنگ خاکستری حیوان با رنگ قرمز پالانی که بر رویش قرار داده شده تناسب فوق العاده دارد. روی سر سوار هاله ای نظیر کاسه موزه ویکتوریا و آلبرت کشیده شده، و این هاله در اطراف سر و صورت چهار نفر از همراهان او نیز دیده می شود.
فرشته ای به صورت یک زن بالدار در بالای سر سوار در پرواز است. این طور به نظر می رسد که تمام این اشخاص زن باشند. سبک نقش صورتها و دهان و دماغ و ابرو و غیره همان سبکی است که در دوسه کاسه مذکور بالا دیده شد و به نقاشیهای کتب مصوری که از پیروان مانی در ناحیه تورفان ( ترکستان ) پیدا شده فوق العاده شبیه میباشد، و این مطالب میرساند که این سبک در حقیقت سبک واقعی ایرانیست که تا عصر حاضر در میان «عام مردم» یا «مردم عامه» وجود دارد. این اشتباهی است که بعضی از نویسندگان تصور کردهاند که این قیافه های گرد تقلید از چین است.
این کاسه نیز امضاء دارد و سازنده آن محمد بن ابوالحسن می باشد که در کارگاههای کاشان کار می کرده. اسب سوار در میان مرغزاری می تازد و تازیانهای را که در دست دارد بر پشت اسب میزند. مهارت استاد در این بوده است که نقش خود را طوری در دایره کاسه قرار داده که کاملاً با آن تطبیق پیدا کرده است. از آنچه گفته شد بر میآید که نقاشی اصیل ایران را فقط در روی صفحات مصور نباید جستجو کرد و ظروف سفالین لعاب دار ایران هرکدام شاهکارهائی از هنر نقاشی ما میباشند.
منبع:ichodoc.ir
جهت اطلاع از آخرین تغییرات وب سایت نازترین در خبرنامه وبلاگ ثبت نام کنید:
نظرات شما عزیزان: